بدون عنوان
شنبه اومدم برم سر کار موهای هستی رو شونه زدم و خرگوشی بستم تا باباش که می خواد ببره مهد کودک نیمه آماده! باشه..بیدار شد و با هام خدافظی کرد.اما باباش ظهری زنگ زده بود می گفت بعد رفتنت گریه کرد شب قبلش هم بهم گفته بود فردا نرو کلاس.من شنبه ها از سر کار می رم کلاس زبان.حدود ساعت نه شب می رسم خونه.بچه کلا بدون مادر داره بزرگ می شه!!!! خلاصه تصمیم گرفتم زودتر برم خونه نه کلاس زبان رفتم و نه باشگاه.رفتم که دلتنگی هستی یه کم جبران بشه...
نویسنده :
مامانی
22:27